بعد از ضربه مغزی چه اتفاقی برای مغز و سیستم دهلیزی (سیستم تعادل گوش داخلی) می افتد؟
ضربه مغزی می تواند تحت شرایط زیر رخ دهد:
- سر به یک جسم ثابت برخورد می کند. نمونه های رایج عبارت اند از سقوط از جایی که سر به زمین یا به جسمی برخورد می کند یا در هنگام تصادف اتومبیل سر به یک شی کوبیده می شود.
- برخورد جسمی به سر، مانند توپ، چوب یا در اثر برخورد با فردی دیگر در حین ورزش.
- بالا رفتن یا پایین آمدن سریع در شتاب حرکت سر بدون تماس با هیچ سطحی. این می تواند در رقصنده ها و ژیمناست ها به دلیل حرکت سریع یا در هنگام تصادف اتومبیل که به نظر می رسد ضربه ای به سر وارد نشده است رخ دهد.
این اتفاقات همگی باعث کاهش ناگهانی حرکت سرشده و بافت ظریف مغز را در داخل جمجمه جابجا می کند. به ندرت چنین برخوردهایی از جهت جلو/عقب سر یا کاملا رو به روی سر رخ می دهد بلکه معمولاً یک نیروی دورانی وجود دارد، به شکلی که از سمت راست یا سمت چپ پیشانی ضربه وارد شود. اگر بدن در حالت ساکن رو به جلو باشد یا رو به جلو حرکت کند و نیرویی خارج از مرکز اتفاق بیفتد، مغز یک نیروی چرخشی خالص را متحمل می شود که باعث آسیب بیشتر به ساختارهای مغز و در نتیجه ضربه مغزی شدیدتر می شود. از دست دادن هوشیاری و حالت تهوع در زمان آسیب، نشانههایی از وقوع این نیروهای دورانی است.
تحقیقات کنونی روی ورزشکاران نشان میدهد که سیگنالهای عصبی در مغز پس از یک ضربه مغزی به مدت 30 روز مختل شده و در صورت انجام فعالیتهای ورزشی در این بازه زمانی احتمال آسیبدیدگی های دیگر در این افراد بالا می رود. به این دلیل که زمان واکنش و پردازش مغزی طبیعی نیست. احتمال کمی وجود دارد که در این دوره ی زمانی آسیب پذیری، چیزی مانند توپ به سمت سر پرتاب شود. اگر بیش از یک ضربه مغزی رخ دهد، علائم معمولا بدتر می شوند و زمان بهبودی افزایش می یابد.
ضربه به مغز می تواند منجر به عملکرد غیرطبیعی سیستم دهلیزی شود و مغز ممکن است سیگنال های غیرطبیعی در مورد موقعیت و حرکت سر در فضا دریافت کند. وقتی اطلاعات دهلیزی دقیق نباشند، مغز اغلب به ورودی های بینایی برای تثبیت وضعیت سر روی بدن متکی میشود. این بدان معنی است که سیستم بینایی تبدیل به مطمئن ترین سیستم برای ارزیابی سریع موقعیت فرد در فضا و حفظ تعادل می شود. متکی شدن صرف بر سیستم بینایی به عنوان منبع اولیه ی تعادل اغلب منجر به خستگی و مشکل در انجام فعالیت های معمول روزانه می شود.
تکیه بر سیستم بینایی برای تعادل می تواند منجر به خستگی چشم و سردردهای تنشی شود. اگر سیستم دهلیزی اطلاعات نادرستی در مورد موقعیت سر در فضا به مغز برساند، مغز باید برای حس وضعیت بدن در فضا به ورودیهای بینایی و حسگرهای مفصلی (حس عمقی) تکیه کند. عدم جبران موثر با استفاده از منابع بینایی و ناآگاهی از سطحی که روی آن نشسته یا ایستاده ایم، منجر به گیجی و احساس بی ثباتی می شود. این گیجی فرد را وادار می کند که از حرکت دادن سر خودداری کند و منجر به گرفتگی گردن و سردرد می شود. وجود ضربه ی شلاق مانند همراه با ضربه مغزی، تشخیص را پیچیده تر می کند و علائم ناگهانی توانایی شرکت در فعالیت های زندگی را محدود می کند.
چگونه می توانم بفهمم که آیا ضربه مغزی داشته ام؟
در حال حاضر هیچ آزمایش تشخیصی برای وجود ضربه مغزی وجود ندارد. اگر شک به ضربه مغزی در حین فعالیت ورزشی وجود داشته باشد، ورزشکار یا کودک باید از بازی بیرون کشیده شود تا رفتار او مشاهده و ارزیابی گردد و در بسیاری از ایالت ها مجوز پزشکی برای بازگشت قانونی به بازی ضروری است. اگر فرد علائم آسیب دیدگی عصبی مانند استفراغ مکرر، فعالیت تشنجی، از دست دادن هوشیاری، اندازه مردمک نابرابر، گیجی یا گفتار نامفهوم را نشان دهد، بررسی پزشکی فوری برای رد کردن ضربه مغزی جدی ضروری است. جدای از ورزش، هر مکانیزمی که به صورت ضربه به سر و گردن باشد، می تواند منجر به ضربه مغزی شود و در صورت وجود علائم باید مورد ارزیابی قرار گیرد.
آسیب ناشی از ضربه مغزی در هیچ اسکن مغزی معمولی مانند CT یا MRI دیده نمی شود و هیچ آزمایش تشخیصی برای ضربه مغزی وجود ندارد. تشخیص ضربه مغزی بر اساس گروهی از علائم است که میتوانند بلافاصله بروز کنند یا ممکن است طی هفتهها تا ماهها پس از آسیب ایجاد شوند. علائم حاد می تواند برای یک تا دو هفته پس از ضربه مغزی وجود داشته باشد و رایج ترین توصیه، محدود کردن فعالیت ها و استراحت دادن به مغز با پیش بینی بهبودی طبیعی است.
وجود سه یا بیشتر از علائم زیر در طی چهار هفته پس از آسیب به عنوان سندرم پس از ضربه مغزی طبقه بندی می شود:
خواب | عاطفی / خلق و خوی | فیزیکی | فکر کردن/ به یاد آوردن |
خواب بیش از حد معمول | زودرنجی | سردرد
دید تار یا مبهم |
مشکل در به طور واضح فکر کردن
|
خواب کمتر از حد معمول | ناراحتی | تهوع یا استفراغ (در اوایل)
گیجی |
احساس کند شدن |
مشکل در به خواب رفتن | احساسی تر شدن | حساسیت به صدا یا نور
مشکلات تعادل |
مشکل در تمرکز |
عصبی بودن یا اضطراب | احساس خستگی و نداشتن انرژی | مشکل در به یاد آوردن اطلاعات جدید |
چرا برخی از افراد بدون علائم هستند یا علائم کمی دارند، چرا در برخی از افراد، علائم به آرامی را در طول زمان ایجاد می شود و برخی دیگر پس از ضربه مغزی احساس می کنند نمی توانند فعالیت کنند؟
نداشتن هیچ علائمی پس از یک ضربه مغزی می تواند طبیعی باشد. در مطالعات روی ورزشکاران، تقریباً همه افراد تا سه روز پس از آسیب هسچ علائمی نداشتند، در حالی که مطالعات مغزی همچنان کاهش انتقال سیگنال عصبی و خطر آسیب را تا 30 روز نشان میدهد. سایر افراد به مدت دو تا سه هفته احساس طبیعی دارند، سپس سردرد، گیجی یا خستگی دائمی افزایش می یابد که در برخی مواقع ناشی از ضربه مغزی تشخیص داده نمی شود. تعداد کمتری از افراد علائم ضربه مغزی را شدیدتر و سریعا که برای مدت طولانی باقی بماند نشان می دهند.
اکنون می دانیم که برخی از واکنش ها به ضربه مغزی می تواند تحت تأثیر ژنتیک باشد. افرادی که سابقه زوال عقل یا بیماری آلزایمر در خانواده خود دارند، بیشتر در معرض خطر واکنش های بدتر پس از ضربه مغزی هستند. به این دلیل که برخی از افراد دارای پروتئین تائو (Tau) در مغز هستند که آنها را در معرض خطر مشکلات حافظه قرار می دهد، و می تواند با ضربه مغزی تشدید شود و این منجر به مشکلات شناختی بیشتر در حافظه، تمرکز و انگیزه پس از تجربه ضربه مغزی می گردد.
با توجه به نیروهای درگیر در ضربه مغزی، آسیب دیدگی های شلاقی که اغلب به عنوان ضربه مغزی تشخیص داده نمی شود، بسیار رایج است. با کاهش شتاب حرکت سر یا دریافت نیروی ناشی ازیک جسم ورودی، عضلات گردن تحت کشیدگی قرار می گیرند. اثرات آسیب حرکات شلاقی همیشه فورا به وجود نمی آید و می تواند دو تا سه هفته بعد با افزایش تعداد سردردهای تنشی و اختلالات بینایی ظاهر شود. گیجی نیز می تواند مربوط به کشیدگی گردن باشد. این افزایش تاخیر یافته ی علائم می تواند تا حد زیادی با عملکرد در مدرسه و کار تداخل داشته باشد. در نهایت، بسیاری از افراد دارای شرایط قبلی هستند که پاسخ مغز به ضربه مغزی را مشکلسازتر میکند. سابقه قبلی سردردهای میگرنی می تواند پس از تجربه ضربه مغزی، منجر به میگرن های پیچیده ای شود. گاهی اوقات میگرن می تواند بدون سردرد رخ دهد و فقط اورا (یک سری اختلالات و هاله های بینایی) ایجاد کند که به صورت احساس گیجی یا سرگیجه برای چندین ساعت یا چند روز به وجود می آید. عدم شناخت و درمان فعالیت میگرنی می تواند منجر به علائم طولانی مدت شود و استرس بیشتری را بر مغز وارد کند و بهبودی را محدود کند.
سابقه اختلالات بینایی یا مشکلات پردازش حسی در دوران کودکی نیز بر پاسخ فرد به ضربه مغزی تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، اگر فردی قبل از آسیب، در دید با فاصله یا درک عمقی مشکل داشته باشد و مغز خود را با آن مشکل وفق داده باشد، روشی که مغز پس از آسیب در آن مشکل بینایی را جبران میکند ممکن است به خوبی کار نکند، و توانایی تمرکز بر روی اجسام ساکن یا دنبال کردن اجسام متحرک ممکن است علائم گیجی و همچنین فشار در سر، مه مغزی (سردرگمی، فراموشی وضوح ذهنی) و مشکلات تمرکز را ایجاد کند. به همین ترتیب، اگر سابقه قبلی مشکلات یک پارچه سازی و ادغام حسی و سابقه ی بیماری حرکت وجود داشته باشد، ضربه مغزی میتواند دوباره باعث افزایش مشکلات مغز در پردازش اطلاعات دهلیزی (تعادلی) شود.
آناتومی ضربه مغزی
- اصابت
- نیروی حاصل از اصابت باعث می شود که مغز به سطح داخلی جمجمه برخورد کند و به سمت دیگر برگردد (تصویر 1 را ببینید).
- در ضربه های شدید مغزی، در حالی که مغز برمی گردد، کمی دچار پیچش شده و متورم می شود و به ساقه مغز فشار وارد می کند که تنفس و سایر عملکردهای حیاتی را کنترل می کند.
چگونه علائم ضربه مغزی بر زندگی روزمره تأثیر می گذارد؟
آسیب ضربه مغزی به خودی خود «نامرئی» است، زیرا سردرد، گیجی، مه مغزی، فشار چشم و خستگی به ندرت توسط دیگران درک می شود. بنابراین، این اختلال در توانایی مغز برای پردازش ورودی های حسی می تواند منجر به خستگی شدید، ناامیدی و بی ثباتی عاطفی شود. در کودکان، این حالت به صورت پرخاش های رفتاری یا کج خلقی ظاهر میشود. فعالیت های بصری بالا مغز را اشباع می کند، بنابراین محیط های شلوغ ( محل کار، مدرسه، فروشگاه ها، رویدادهای عمومی) می توانند باعث افزایش علائم یا اضطراب شوند.
به دلیل تحت تأثیر قرار گرفتن تمرکز و حافظه، عملکرد کاری و تحصیلی ممکن است آسیب ببیند. خلل در تنظیم تمرکز بینایی دور و نزدیک می تواند باعث گیجی و سردرد شود. در مدارس، نگاه کردن از پشت میز به ارائه پاورپوینت یا به یا تابلوهای جلوی کلاس بسیار چالش برانگیز می گردد. کودکان و همچنین بزرگسالان گزارش می دهند که در به خاطر سپردن اطلاعات و تمرکزمشکل دارند که با کاهش دقت در عملکرد کاری همراه می شود. دانش آموزان در انجام تکالیف مشکل دارند و بزرگسالان با خستگی مفرط و کمبود انرژی برای شرکت در فعالیت های خانوادگی و خانگی از سر کار به خانه بر میگردند.
محیط های بصری پیچیده علائم سردرد، فشار سر، گیجی و عدم تعادل را افزایش می دهند و می توانند باعث اضطراب شوند. با گذشت زمان، افراد تمایل دارند از بیرون رفتن پرهیز کنند و ممکن است به دلیل ناتوانی در انجام فعالیت های معمول روزانه افسرده شوند. مکانهای شلوغ به دلیل حرکت افراد و پسزمینه پیچیده ی بصری که در دید محیطی فرد بیننده ایجاد می کنند، برای پیمایش دشوار می شود. این اختلالات بینایی باعث ایجاد حس عدم تعادل و گیجی که اغلب همراه با فشار سر است می گردد که میتواند منجر به حملات اضطرابی یا اجتناب از فعالیت منجر شود.
چگونه می توانم به بهترین نحو با علائم ضربه مغزی کنار بیایم؟
بهترین درمان برای علائم ضربه مغزی شامل ارزیابی عملکرد دهلیزی توسط درمانگر است. یک ارزیابی جامع دهلیزی باید شامل بررسی فعالیتهای تعادلی باشد که سیستمهای دهلیزی، بینایی و حس عمقی رت درگیر کند، که نشان میدهد چگونه مغز حرکت بدن و سر را نسبت به فضا و محیط بینایی تفسیر میکند. معاینات گردنی تعیین می کند که آیا پیچ خوردگی گردن یا گیجی ناشی از گردن در ایجاد علائم و تداوم سردردها نقشی دارد یا خیر. بر اساس نتایج بدست آمده از معاینات، تمرینها و توصیههای مخصوصس برای شرکت یا اصلاح درفعالیتهای مدرسه، کار و خانه، بهبودی را تسریع میکند.
در صورت لزوم، ارزیابی های پزشکی توسط یک پزشک مراقبت های اولیه یا متخصص مغز و اعصاب می تواند به تعیین وجود سردردهای میگرنی و اینکه آیا دارو می تواند در بهبودی نقش داشته باشد یا خیر، کمک کند. در نهایت، کسانی که مشکلات مداوم در دنبال کردن اهداف بینی متحرک دارند که در خواندن و امور مرتبط با رایانه تداخل می کند، از معاینات بینایی که معمولاً توسط بیناییسنج یا چشمپزشک انجام میشود، بهرهمند میشوند.
موارد زیر نمونه هایی از نکاتی است که می تواند به فرد در کاهش علائم در طول روز کمک کند. توصیههای اختصاصیتر و شخصی سازی تر در طول درمان دهلیزی ارائه میشود و آموزش گسترده در مورد نحوه عملکرد سیستم دهلیزی به فرد کمک میکند تا با روند بهبودی کنار بیاید.
در خانه:
- فعالیت های بصری را به فواصل زمانی کوتاه شده محدود کنید و استراحت های مکرر بینایی ایجاد کنید. برای مثال به ازای 30 تا 45 دقیقه فعالیت های بصری شرکت کند، 10 تا 15 دقیقه استراحت کنید تا چشم ها آرام شوند و تمرینات نشستنی را که معمولا بر نشستن روی صندلی متمرکز است انجام دهید.
- هنگام مطالعه از یک راهنمای خط مانند نشانک (بوک مارک) استفاده کنید تا عملکرد جستجوی چشم را کاهش دهید.
- در صورت امکان به کتاب ها صوتی گوش دهید تا خستگی چشم را کاهش دهید.
- میزان جستجو و پیمایش روی رایانه را محدود کنید، فونت ها را بزرگ کنید و تنظیمات صفحه را برای کاهش روشنایی تنظیم کنید.
- تمام کارهای خود را برای یک روز ذخیره نکنید، سپس پنج روز در خانه بمانید. بهتر است هر روز یک کار را انجام دهید تا کمی در محیط های مختلف قرار بگیرید، سپس به خانه برگردید تا علائم را کاهش دهید و احساس موفقیت و پیشرفت کنید. انجام تمام کارهای خود در یک روز می تواند شما را خسته می کند و علائم را به قدری افزایش دهد که بهبودی آن ممکن است چندین روز طول بکشد.
در مدرسه:
- در ابتدا ممکن است دانش آموزی نیاز به غیبت یک تا دو هفته ای از مدرسه داشته باشد و حتی پس از بازگشت نتواند کل روز تحصیلی در مدرسه را شرکت کند. اما سعی کنید به تکالیف خود در خانه ادامه دهید زیرا عقب افتادن از کارها باعث افزایش اضطراب می شود. در بازه های زمانی کوتاه کار کنید.
- طولانی کردن زمان تکالیف معمولاً باعث استرس می شود، در حالی که کاهش حجم آن می تواند باعث درک مطالب و عقب نماندن زیاد شود.
- برگه های کپی شده از مطالب ارائه را برای محل کار یا مدرسه درخواست کنید تا از حرکات سریع هدف بینایی از میز تا اهداف دوری که رو تخته یا صفحه ی نمایش قرار می گیرند جلوگیری کنید.
- برای جلوگیری از ایجاد شلوغی در محیط بینایی درخواست کنید که قبل یا بعد از اینکه تعداد زیادی از دانشآموزان از کلاس خارج شدند، بین کلاس ها جا به جا شوید.
- اگر دوره ی بهبودی طولانی شود و علائم دائما در طول روز مدرسه بالا می روند برای دانش آموزانی که دچار افت عملکرد تحصیلی می شوند، می توان برنامه های آموزش در منزل را مهیا ساخت.
در محل کار:
- از کار کردن زیر نور مستقیم فلورسنت خودداری کنید
- سعی کنید زودتر به جلسات برسید و صندلی را انتخاب کنید که کمترین پس زمینه بصری آزار دهنده را داشته باشد.
- از نگاه مستقیم به پس زمینه های خطی مانند پرده های عمودی یا افقی یا دیواری با قفسه های کتاب خودداری کنید.
- از زمان ناهار برای رفع علائم استفاده کنید و از مکان های پر سر و صدا یا شلوغ و پر تجمع دوری کنید. همچنان که بهتر می شوید، به تدریج می توانید به این گروه ها بپیوندید.
از نظر اجتماعی:
- حفظ ارتباط با همسالان و دوستانی که حامی شما هستند و از مشارکت ها ی اجتماعی و عاطفی، مهم است.
- فعالیت های اجتماعی را به گروه های کوچکی از افراد فقط برای زمان هایی یک تا دو ساعته محدود کنید و به تدریج همچنان که قادر خواهید شد علائم را به خوبی کنترل کنید، گردش ها را نیز طولانی کنید.
- اگر بیرون غذا می خورید، زودتر یا دیر وقت بروید و یک میز در گوشه ی بیرونی رستوران و رو به دیوار بنشینید تا از دیدن افراد در حال حرکت در پس زمینه جلوگیری کنید.
- ابتدا از محیط های محرک بینایی مانند سینما، مکانهای ورزشی، مکانهای هنر نمایشی که تغییر نور، صدای بلند و محل نشستن استادیوم شکل دارند خودداری کنید.
برای سفر:
- فرودگاه ها از نظر بینایی پیچیده و شلوغ هستند و مردم از الگوهای ترافیکی پیروی نمی کنند که باعث هرج و مرج در محیط بینایی می شود. سعی کنید زودتر برسید و مکانی کاملاً نزدیک به ورودی را برای نشستن پیدا کنید و رو به دیوار یا محیط بصری با کمترین محرک بنشینید. 10 تا 15 دقیقه فرصت دهید تا احساس کنید بدن شما ثابت روی صندلی است و هر گونه گیجی را آرام کنید.
- هنگامی که خارج از شهر هستید، سعی کنید در برنامه سفر خود انعطاف پذیر باشید و اجازه دهید دوره های استراحت یا زمان های نشستن برای کاهش علائم وجود داشته باشد. چون محیط های خارجی برای پردازش مغز از نظر بینایی پیچیده تر هستند، در حالی که محیط خانه آرامش بخش و قابل پیش بینی است.
چگونه می توانم از آسیب های آینده جلوگیری کنم؟
بهترین راه برای جلوگیری از بازگشت علائم ضربه مغزی این است که قبل از از سرگیری فعالیت های خطرناک، امکان بهبودی کامل از هر آسیبی فراهم شود. بهبودی کامل به این معنی است که هیچ علامتی در هیچ فعالیتی، اعم از تحصیلی، کاری، در طول فعالیت های اوقات فراغت یا در حین ورزش وجود نداشته باشد. از هر گونه تجهیزات ایمنی توصیه شده استفاده کنید، اطمینان حاصل کنید که همه مربیان ورزشی به طور کامل در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان ضربه مغزی آموزش دیده اند و از سابقه ضربه مغزی شما آگاهی دارند. شرکت در فعالیت های ورزشی یا تفریحی را در صورت وجود هرگونه نشانه ای از آسیب احتمالی به سر، گردن یا مراقبت های پزشکی متوقف کنید.